معنی ہیک کرنا - جستجوی لغت در جدول جو
ہیک کرنا
هک کردن
ادامه...
هَک کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شیخ کرنا
(شَ کَ)
یکی از دلقکهای عهد ناصرالدین شاه. فوت 1331 هجری قمری (از فرهنگ فارسی معین)
ادامه...
یکی از دلقکهای عهد ناصرالدین شاه. فوت 1331 هجری قمری (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
ہلکا کرنا
سبک کردن
ادامه...
سَبُک کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
بک کرنا
کتاب کردن، رزرو کردن
ادامه...
کِتاب کَردَن، رِزِرو کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
کلک کرنا
کلیک کردن
ادامه...
کِلیک کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
قید کرنا
حبس کردن، حبس
ادامه...
حَبس کَردَن، حَبس
دیکشنری اردو به فارسی
سیٹ کرنا
تنظیم کردن
ادامه...
تَنظِیم کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
ہجے کرنا
هجّی کردن، املا کردن
ادامه...
هِجّی کَردَن، اِملا کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
ہضم کرنا
هضم کردن
ادامه...
هَضم کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
ہلاک کرنا
به هلاکت رساندن، کشتن
ادامه...
بِه هَلاکَت رِساندَن، کُشتَن
دیکشنری اردو به فارسی
عیش کرنا
فرو رفتن، افراط کردن
ادامه...
فُرو رَفتَن، اِفراط کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
چیک کرنا
بررسی کردن، برای بررسی
ادامه...
بَررَسی کَردَن، بَرایِ بَررَسی
دیکشنری اردو به فارسی
بینک کرنا
بانک کردن
ادامه...
بانک کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
پاک کرنا
پاک کردن، برای تطهیر
ادامه...
پاک کَردَن، بَرایِ تَطهیر
دیکشنری اردو به فارسی
ترک کرنا
رهاشدگی، تسلیم شدن، صرف نظر کردن، ترک کردن
ادامه...
رَهاشُدِگی، تَسلِیم شُدَن، صَرفِ نَظَر کَردَن، تَرک کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
پیش کرنا
ارائه دادن، برای ارائه
ادامه...
اِرائِه دادَن، بَرایِ اِرائِه
دیکشنری اردو به فارسی
تیز کرنا
شتاب دادن، برای تسریع، گاز دادن، تیز کردن، تسریع کردن، شتاب کردن، شتاب گرفتن
ادامه...
شِتاب دادَن، بَرایِ تَسریع، گاز دادَن، تیز کَردَن، تَسریع کَردَن، شِتاب کَردَن، شِتاب گِرِفتَن
دیکشنری اردو به فارسی
خشک کرنا
خشک کردن
ادامه...
خُشک کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
ہک کرنا
قلّاب انداختن، قلّاب کردن
ادامه...
قُلّاب اَنداختَن، قُلّاب کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
پیک کرنا
بسته بندی کردن
ادامه...
بَستِه بَندی کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
شک کرنا
شک کردن
ادامه...
شَک کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی